آبان 92 - وبلاگ تحلیلی شهید گرجی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وبلاگ تحلیلی شهید گرجی

ارسال شده در توسط شهید گرجی

شبی از شب‌ها، شاگردی در حال عبادت و تضرع وگریه و زاری بود.

در همین حال مدتی گذشت، تا آن که استاد خود را، بالای سرش دید، که با تعجب و حیرت او را نظاره می کند.

استاد پرسید: برای چه این همه ابراز ناراحتی و گریه و زاری می‌کنی؟

شاگرد گفت: برای طلب بخشش و گذشت خداوند از گناهانم، و برخورداری از لطفش.

استاد گفت: سوالی می‌پرسم، پاسخ ده.

شاگرد گفت: با کمال میل استاد.


خداوند از انسان چه می‌خواهد

شبی از شب‌ها، شاگردی در حال عبادت و تضرع وگریه و زاری بود.

در همین حال مدتی گذشت، تا آن که استاد خود را، بالای سرش دید، که با تعجب و حیرت او را نظاره می کند.

استاد پرسید: برای چه این همه ابراز ناراحتی و گریه و زاری می‌کنی؟

شاگرد گفت: برای طلب بخشش و گذشت خداوند از گناهانم، و برخورداری از لطفش.

استاد گفت: سوالی می‌پرسم، پاسخ ده.

شاگرد گفت: با کمال میل استاد.

استاد گفت: اگر مرغی را پروش دهی، هدف تو از پرورشِ آن چیست؟

شاگرد گفت: خوب معلوم است استاد؛ برای آن که از گوشت و تخم آن بهره‌مند شوم.

استاد گفت: اگر آن مرغ، برایت گریه و زاری کند، آیا از تصمیم خود، منصرف خواهی شد؟

شاگردگفت: خوب راستش نه…! نمی‌توانم هدف دیگری از پرورش آن مرغ برای خود، تصور کنم!

استاد گفت: حال اگر این مرغ برایت تخم طلا دهد چه؟ آیا باز هم او را خواهی کشت، تا از آن بهره‌مند گردی؟!

شاگرد گفت: نه هرگز استاد، مطمئنا آن تخم‌ها برایم مهم‌تر و با ارزش‌تر خواهند بود.

استاد گفت: پس تو نیز برای خداوند چنین باش!

همیشه تلاش کن، تا باارزش‌تر از جسم، گوشت، پوست و استخوانت گردی. تلاش کن تا آن قدر برای انسان‌ها، هستی و کائنات خداوند، مفید و باارزش شوی تا مقام و لیاقتِ توجه، لطف و رحمتِ او را به دست آوری.

خداوند از تو گریه و زاری نمی‌خواهد، او از تو حرکت، رشد، تعالی و با ارزش شدن را می‌خواهد و می‌پذیرد، نه ابرازِ ناراحتی و گریه و زاری را …..


ارسال شده در توسط شهید گرجی

قیصر امین پور
موجیم و وصل ما، از خود بریدن است
ساحل بهانه ای است، رفتن رسیدن است

تا شعله در سریم، پروانه اخگریم
شمعیم و اشک ما، در خود چکیدن است

ما مرغ بی پریم، از فوج دیگریم
پرواز بال ما، در خون تپیدن است

پر می کشیم و بال، بر پرده ی خیال
اعجاز ذوق ما، در پر کشیدن است

ما هیچ نیستیم، جز سایه ای ز خویش
آیین آینه، خود را ندیدن است

گفتی مرا بخوان، خواندیم و خامشی
پاسخ همین تو را، تنها شنیدن است

بی درد و بی غم است، چیدن رسیده را
خامیم و درد ما، از کال چیدن است


ارسال شده در توسط شهید گرجی

غذا و سلامت در اسلام


ارسال شده در توسط شهید گرجی

طیف شناسی«جوان»از جمعیت هدف دستگاه های جاسوسی در نبرد نرم؛

قرمز،زرد،سبز و سفیدها چه کسانی هستند؟

خبرگزاری فارس: در جاسوسی در فضای نبرد نرم عرصه عملیات به طور کامل تغییر یافته و تقریبا هر عنصری که توان جذب و هدایت و یا فرآوری اطلاعات را داشته باشد (هدف نزدیک) دشمن محسوب میشود که البته این اهداف از لحاظ سطح دسترسی و توان عملیات اطلاعاتی درجه بندی گردیده و حائز اهمیت هستند.

دشمن در فرآیند جدید نبرد نرم اطلاعاتی با موضوع هدف نزدیک (Near Target) در واقع خود را به میان حلقه های نخستین قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران رسانیده و با نفوذ در ارکان مبنائی در حرکت های اجتمائی راه را برای تحرک سریع در فضای نبرد برای نیروهای خودی دشوار نموده است. دراین میان با توجه به جذب و هدایت و نفوذ غیر سازمان یافته منابع و عوامل جاسوسی در عرصه نبرد نرم، یافتن عناصر اشرافیت برای دستگاه های مقابله کننده دشوار است، چنانکه هستند عناصری که در لباس خودی عنصر اصلی و جاسوسی دشمن بوده و عملا به عملیات جاسوسی و خرابکاری می پردازد و علاوه بر آن هستند عناصری که بدون آنکه خود بدانند تحت بستر نرم آفند نرم اطلاعاتی دشمن به فعالیت ضد امنیتی پرداخته و عملا اهداف دشمن را در نظام اسلامی پیاده سازی می کنند که این امر جبهه جدیدی مبارزاتی را برای سازمان های ضد جاسوسی گشوده است، چرا که نه می توان آن را جاسوسی نام نهاد و نه نشست اطلاعاتی، بلکه این امر موضوعی بین این دو مطلب می باشد. در سوی مقابل نیز افرادی خودی قرار دارند که به ناحق سوژه دستگاههای اطلاعاتی و ضد جاسوسی داخلی قرار گرفته و با هدف قرار گرفتن و یا دستگیری ایشان عملا جبهه مبارزه ی اطلاعاتی در کفه دشمن سنگینی نموده و خسران شدیدی به قدرت نرم اطلاعاتی وارد میشود چرا که از یک طرف توان و وقت وهزینه دستگاه های اطلاعاتی صرف یک (سوژه فریب) می گردد و سوژه های اصلی از نظرپنهان می ماند و از طرف دیگر دشمن با حذف یک عنصر خودی، عملا جبهه اطلاعاتی خود را تقویت نموده و به اهداف آفندی خود دست می یابد. طبیعی است که برای شناسایی و مبارزه با این پدیده نوین لازم است یک طیف شناسی وسیعی نسبت به آفندهای جاسوسی در کشور انجام گردیده و سپس سناریوهای برخورد با ایشان طراحی گردد تا از آفات بعدی یعنی (تقویت جبهه آفندی – جاسوسی دشمن ) و تضعیف جبهه پدافندی – ضد جاسوسی خودی جلو گیری شود. در گذشته و در فرآیند جاسوسی دشمن در نبرد سخت مفروضات اغلب معلوم و معین بوده اند. دشمن معمولا اهداف نشت و جاسوسی را نقاط حساس نظامی، اجرایی و یا تصمیم گیری قرارداده و توان خود را بر ارکان و یا گلوگاه های های تبادل اطلاعات (مانند دبیرخانه ها و …) متمرکز می نمود تا در یک فرصت ویژه و با استفاده از غفلت سیستم های امنیتی طرف مقابل، اطلاعات مورد نیاز خود را بدست آورد.



اما در جاسوسی در فضای نبرد نرم عرصه عملیات به طور کامل تغییر یافته و تقریبا هر عنصری که توان جذب و هدایت و یا فرآوری اطلاعات را داشته باشد (هدف نزدیک) دشمن محسوب میشود که البته این اهداف از لحاظ سطح دسترسی و توان عملیات اطلاعاتی درجه بندی گردیده و حائز اهمیت هستند. لذا در این فرآیند، جاسوسان گاه از میان جمعیت عادی، اقشار مرفه و یا کم در آمد و یا هر عنصر به ظاهر عادی دیگری انتخاب می شوند. تنها کافی است که بدانیم در جاسوسی با (هدف نزدیک) هدف فرد یا ابزاری است که توانایی انجام و یا پشتیبانی عملیات اطلاعاتی دشمن را داشته باشد . اینکه کدام جبهه، کشور (ها) و یا سازمان (ها) می تواند به طراحی چنین فعالیتی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران دست بزند، همواره مورد سوال بوده و گاها بین عوام و حتی خواص سوال می شود که چرا از کشوری مانند اسرائیل و یا امریکا بعنوان دشمن تمام عیار امنیتی ملت ایران اسلامی یاد می شود که در این مقوله سعی بر آن است ضمن تشریح پاسخ این سوال در مورد اسرائیل بخشی از واقعیت های جدید نبرد اطلاعاتی در فضای نرم تشریح شود.

اسرائیل دشمن تمام عیار اسلام و نظام اسلامی

انستیتوی تحقیقات‌ صلح جهانی استکهلم (SIPRI )(International Peace Research Institute Stockholm ) در ژوئن 2006 طی یک کنفرانسی در استکهلم ضمن معرفی‌ گزارش سالیانه خود در مورد بودجه سرسام آور نظامی‌ جهانی و افزایش بی سابقه آن در تاریخ اعلام کرد که کشورهای جهان در آن سال بیش از 1120 میلیارد دلارصرف خرید تسلیحات نظامی کرده اند که 50 % بازار آن به تنهائی متعلق به آمریکا است. در این گزارش آمده است که آمریکا بیش از 1000 میلیارد دلار علاوه بر بودجه نظامی سال گذشته خود‌صرف تحقیقات نظامی ‌کرده است. بدین ترتیب آمریکا معادل چهار پنجم بودجه نظامی ‌جهان را بخود اختصاص داده است.

در همین مدت شیخ نشین های خلیج فارس وکشورهای‌ همسایه ایران طی سالهای ‌گذشته مسابقه ای کم نظیر درخرید تسلیحات داشته اند. تنها عربستان سعودی طی چهارده سال گذشته 268 میلیارد دلار اسلحه خریداری کرده است با توجه به جمعیت این کشور که در حدود 21 میلیون نفر است عربستان طی‌این مدت معادل 12 میلیون دلار برای ‌هر تبعه خود اسلحه خریداری کرده است. در همین مدت امارات متحده عربی‌ با جمعیت 2,6 ملیون نفر 39 میلیارد دلار و کویت شیخ نشین کوچک عربی ‌با جمعیت 1,1 میلیون نفر بیش از 73 میلیارددلار اسلحه خریداری کرده اند. در مجموع این سه کشور 380 میلیارد دلار تنها ظرف چهارده سال از آمریکا و انگلستان اسلحه خریدار کردند که بخشی از قطعات آن تولید اسرائیل بوده است.

جالب است که طبق آمار رویتر در 8 ماه مه 2006 ، ایران با جمعیت بیش از 70 میلیون نفر در این مدت تنها 49 میلیارد دلار هزینه خرید تسلیحات نظامی داشته است. در حال حاضر عربستان سعودی‌ و اسرائیل از آمریکا بمبهای‌ 13600 کیلویی بنام بیگ بلو (BIG – BLU ) خریداری نموده اند که قادر است تا عمق 60 متری سیلو های ‌بتونی‌ نظامی را منهدم کند این اسلحه به توپ نفوذی ‌توپر (Massive Ordnance Penetrator – MOP) معروف است بنابراین خاورمیانه به انبار باروت تبدیل شده است که هر آن امکان انفجار آن با توجه به رژیم های فاسد و وابسته میرود. این معامله پر منفعت با ذخایر نفتی ‌موجود در خاورمیانه که آمریکا و انگلستان در تلاشند تا انحصار آنرا بخود اختصاص دهند نمی تواند رقبای دیگر را به تکاپو نیاندازد تا سهمی از آن را نصیب خود نکنند. روسیه ، اوکراین ، سوئد ، کانادا و…. حتی هلند فعالانه در تلاشند تا تولیدات نظامی خود رابه شیخ نشینها ارائه نمایند. شاید یکی از دلائل ایجاد انقلابات امریکائی منطقه تلاش های فراوان دولت های بزرگ برای خنثی سازی این استعدادهای تسلیحاتی در کشورهائی باشد که امروز خود به نوعی تهدیدی بالقوه برای دولت های بزرگ مانند امریکا و متحدین ایشان مانند اسرائیل محسوب می شوند که البته میزان تهدید وابسته به سیاست های دفاعی این کشورهاست. سیاست دفاعى، آن بخش از سیاست یک دولت است که بیشتر متوجه مسائل نظامى است و در کنار سایر سیاست‌های دولت مانند سیاست اقتصادی، سیاست آموزشى و… قرار می گیرد و شامل برنامه‌ها و فعالیت‌هاى نظامى در زمان جنگ و صلح است و آنها را می توان بر مبنای ارتباط آنها با سیاست داخلى یا خارجی دولت به دو دسته ساختاری و استراتژیک تقسیم نمود. بنا به قول هانتینگتون، آن بخش از سیاست دفاعى که به سیاست خارجى مربوط است، در حوزه استراتژیک و آن بخشى که به سیاست داخلى برمی گردد، در حوزه ساختار قرار می گیرد. تصمیم به جنگ مانند سایر تصمیمات استراتژیک از قبیل انعقاد پیمان‌های نظامى؛ حضور در اتحادیه‌ها و بلوک‌های جهانى؛ پذیرش صلح و آتش‌بس، همگى به لایه خارجى سیاست دفاعى برمی گردد. بررسى پویا تر جنبه‌هاى سیاست دفاعى و عوامل موثر بر آن، ارتباط آنها با یکدیگر و نحوه شکل‌گیرى آنها، در واقع مطالعه فرایند سیاستگذارى دفاعى است. مطالعه این فرایند در چارچوب بررسى نظام تصمیم‌گیری دفاعى ـ امنیتى (تصمیم به جنگ) صورت می گیرد. رژیم صهیونیستی بارها ایران را بویژه در تحمل ناپذیری نسبت به پیشرفت های هسته ای به جنگ تهدید نموده است، لذا بنظر می رسد، اسرائیل در سیاست های استراتژیک دفاعی – نظامی خود نبرد با جمهوری اسلامی ایران را در دستور کار قرار داده است. وضعیت ستیزه‌آمیز جهانى و منطقه‌اى و نیز احساس دائمى نسبت به تهدید موجودیت کشور اسرائیل این کشور را به سوی فهم ویژه‌ای از تهدیدها و فرصت‌ها کشانده است که در عین ترس شدید از نابودی خویش و هیستری امنیت، به سمت توسعه‌طلبى و جنگ‌افروزی نیزکشیده شده است. به گفته کرولد: طبق برداشت اورشلیم مخالفت کشورهاى عرب نسبت به موجودیت رژیم صهیونیستى یک امر دیرینه و غیرقابل حل است، گرچه بنا به دلایل تاکتیکى ممکن است پنهان گردد. اختلافات اعراب با یکدیگر در مورد چگونگى نابودى رژیم صهیونیستى است که بر موضوع اصلى تاثیر ندارد. موشه‌دایان که زمانى منصب ریاست ستاد مشترک و پس از آن وزارت دفاع رژیم صهیونیستى را به‌عهده داشت ادعا می نمود: رژیم صهیونیستى دارای سیاست خارجى (تهاجمی) نیست بلکه دارای سیاست دفاعى است! به دیگر سخن، این رژیم به جای آن که استراتژی همه‌جانبه خویش را در راه تحقق اهداف سیاست خارجى به کارگیرد، سیاست خارجى را در خدمت استراتژی همه‌جانبه یا مفهوم امنیت استراتژیک قرار داده است. در نتیجه طبیعى است که سنت‌های سیاسى رژیم صهیونیستى با جهت‌گیری‌هاى نظامی گرایانه در پیوند با طرز فکر خاص دولتمردان آن، مجموعا به یک سیاست خارجى ماجراجویانه و مواجه‌گر شکل داده است. ناخرسندى از وضعیت ژئوپلیتیک کشور، سطح غیرقابل قبول مانورهاى سیاسى، و واقع‌گرایى سیاسى کوتاه‌مدت از ویژگی‌های این وضع سیاسی است. به لحاظ نظرى، سیاست خارجى رژیم صهیونیستى انطباقی تهاجمى با لحاظ وضعیت ژئواستراتژیک محیط خود است. این یکى از انواع رفتار سیاست خارجى در میان رفتارهای دیگر است که توسط جیمز روزنا مطرح شده است. مطابق دیدگاه او انطباق تهاجمى، آمادگى یک واحد سیاسى در تغییر محیط و ایجاد آن مطابق با تقاضاهاى ذاتى خود است. عملکرد سیاست خارجى چنین دولتى بدین نحو طراحى می‌شود که بتواند محیط را مطابق با ویژگی‌های درونى خود هماهنگ نماید. رفتار سیاست خارجى مبتنى بر تمایلات و نیازهای شخصى و داخلى قابل بحث و تفسیر است. در این چارچوب تصمیم‌گیرى، محیط خارجى واحد سیاسى بستر آزمایشى براى تحقق نیازها و تمایلات فوق است. انطباق تهاجمى الگویى مناسب براى تجزیه و تحلیل کنش و وابستگى متقابل محیط داخلى و خارجى در شکل‌دهى به سیاست خارجى رژیم صهیونیستى است. انطباق تهاجمى به این معناست که تحت هیچ شرایطى، واحد سیاسى مشخصه‌های داخلى اصلى خود را در پاسخ به خواسته‌های نشات گرفته از محیط تغییر نخواهد داد و رفتار خارجى آن به گونه‌اى جهت خواهد گرفت که محیط خارجی را با مشخصه‌هاى ذاتى خود موافق و منطبق سازد. نکات و ویژگی‌هاى اصلى این شیوه رفتارى به‌طور خلاصه عبارت‌اند از:

1.تلاش واحد سیاسى براى منطبق کردن محیط با خواسته‌ها و ویژگی‌های اساسى خود؛

2.بی میلى براى چانه‌زنى با محیط که ریشه در بی علاقگى به پذیرش هرگونه تغییری در ساختارهاى اساسى خود دارد؛

3.مفروض این جوامع آن است که در بازی با حاصل جمع صفر شرکت دارند؛

4.مبناى اساسى انطباق تهاجمى، وجود یک نهاد، هنجار و یا گروه اجتماعى قدرتمند و انعطاف‌ناپذیر است که صاحب‌منصبان واحد سیاسى را بیشتر پاسخگوی خواسته‌هاى خود می کند تا خواسته‌های نظام بین‌الملل؛

5.طرف‌دارى از اقتدار دولت در عین استبداد و وجود یک سیستم حزبى رقابتى؛

6.نیاز به نوآوری و آشتى‌ناپذیری و آمادگى برای توسل به مداخله با نیروی نظامى؛

7.نقش تعیین‌کننده نخبگان نظامى در فرآیند تصمیم‌گیری و احتمالا وجود یک کابینه یا رئیس دولت مقتدر.

این ویژگی‌ها و اصول را می توان در جامعه و رفتار سیاست خارجی رژیم صهیونیستى مشاهده کرد. همچنین تلاش رژیم صهیونیستى در تعقیب اهداف توسعه‌طلبانه صهیونیستى را نیز باید ذکرکرد تا لزوم رفتار تهاجمى آن روشن‌تر شود. نظام اعتقادى صهیونیسم در رژیم صهیونیستى نه فقط به عنوان نهادى قدرتمند در رهبری این رژیم به اتخاذ یک رفتار تهاجمى عمل کرده و هنجارهای لازم را برای آن به‌وجود آورده است که مبنایى برای شکل‌گیری و عمل گروه‌هاى سیاسى قدرتمند رژیم صهیونیستى نیز می باشد؛ به گونه‌ای که ساختارهای اصلى و مشخصه‌هاى ذاتى جامعه رژیم صهیونیستى براساس صهیونیسم شکل گرفته و اداره می شود.

نظام اجتماعى رژیم صهیونیستى نیز ویژگی‌هاى خاص خود را دارد. جامعه رژیم صهیونیستى مهاجرنشین، طبقاتى و نژادپرست است. چنین جامعه‌اى مستعد یک رفتار تهاجمى است یهودیان اسکان یافته، نهادها و موسسات متنوع داخلى از شرایط خاص محیطى رژیم صهیونیستى مطلع هستند و نفع مستقیمى در هدایت سیاست خارجى رژیم صهیونیستى براساس صهیونیسم دارند. بنابراین انطباق تهاجمى رژیم صهیونیستى نه فقط از سوى عرصه داخلى سیاست به چالش کشیده نشده، بلکه حمایت نیز می شود. شرایط خاص سیاسى و امنیتى جامعه رژیم صهیونیستى که حاکمان را قادر می سازد با توسل به آن، بسیاری از آزادی‌هاى مدنى را محدود کنند و به علت فقدان قانون اساسى، آزادى نسبتا زیادى براى خود ببینند، جامعه رژیم صهیونیستى را به یک جامعه اقتدارگرا نزدیک ساخته و مستعد انطباق تهاجمى می کند.

در جامعه رژیم صهیونیستى نخبگان نظامى به طرق مختلف درتصمیم‌گیری‌هاى مربوط به مسائل امنیتى که جزء لاینفک سیاست خارجى رژیم صهیونیستى است، دخالت دارند. شاید بتوان گفت نوعى حاکمیت نظامیان در آن ایجاد شده است، خاصه جریان راست در رژیم صهیونیستى که در جهت‌گیرى سیاست خارجى تهاجمى در آن کشور، نقش بارزترى را دارد. در این قسمت از نوشتار، مناسب است به خطوط قرمزی در سیاست خارجى اشاره شود که عبور از آن به منزله جنگ ویا نزدیک شدن به جنگ تلقى می شود. در چنین شرائطی است که دستگاه های جاسوسی خارجی چون موساد و ادارات وابسته به آن در حال انجام بیشترین تلاش ممکن جهت تطبیق شرائط کشور هدف (ایران اسلامی) با تهاجم احتمالی به نفع خود هستند و از آنجا که با تغییر رژیم، نمای مطلوب جهت سیاست انطباق تهاجمی اسرائیل در ایران ایجاد خواهد شد، دشمن الویت مبارزاتی خود را نبرد اطلاعاتی در فضای نرم قرار داده است.

طیف جمعیت مد نظر دشمن به عنوان (هدف اطلاعاتی نزدیک)

طبیعی است با این فرآیند وسیع عملیاتی طیف مد نظر دشمن جهت تحقق اهداف اطلاعاتی نیز وسیع است برای ملاحظه طیف مورد نظر به شکل ذیل توجه فرمایید که این طیف بندی بر اساس اهمیت وشدت تهدید (Treat Assessment) برای جبهه اطلاعاتی خودی انجام گردیده است:

الف :قرمز : مسئولین عهده دار سیاست های خارجی و اجرائی نظام در امور بین الملل، مامورین اطلاعاتی و ضد جاسوسی
ب : زرد : هم فکران آئینی و عقیدتی، منتقدین دینی و مرتدین پنهان، طرفداران جریان های عقیدتی انحرافی
ج : سبز : متقاضیان خروج از کشور، ایرانیان خارج نشین، متخصصین داخلی آماده اعزام، افراد سازمان های غیر دولتی، دانشمندان فعال در حوزه های فوق پیشرفته

د: سفید : سایر مسئولین رده های میانی و افرادی که توانمندی هدایت جمعیت ها را داشته باشند ( مانند مداحان، وعاظ، چهره های سینمایی و نظائر آن )در توضیح طیف بندی فوق الذکر باید گفت:

الف ) در این طیف طبیعی است خطر ویژه و بالفطره ای برای کشور وجود دارد و افراد نفوذی در این سطح طبیعتا می توانند منافع ملی را به مخاطره انداخته و بخشی از سیاست ها و یا تاکتیک های اصلی مقابله با آفند نرم دشمن را که ممکن است سالها و یا ماه ها برای آن وقت و هزینه صرف شده باشد به مخاطره بیندازد.

ب ) این افراد در واقع همان کسانی هستند که هم فکران آئینی و عقیدتی دستگاه های جاسوسی و یا ابناء خانواده های وابسته به گروه های عقیدتی خاص (مانند لژ های فراماسونر و … ) می باشند و یا شامل افرادی هستند که به نحوی دچار انحراف در عقاید خود گردیده و بعضا مرتبط با احزاب ضاله ای چون پژاک، فدائیان ، توده (منحله) و …، جریانات تصوف، فرق نوظهور انحرافی ( سیتنیسم و نظایر آن ) و متاسفانه برخی اقلیت ها در شرائط فعلی می باشند و یا این که در طیف جریان انحرافی اخیر قرار می گیرند که این سوژه ها همواره هدفی بالقوه برای دشمن محسوب گردیده و دشمن در شرایط خاصی و با هر تغییر وضعیت ایشان را از ( اقدام زرد) خارج و مورد اقدام قرمز قرار می دهد. بطور مثال ممکن است فردی عادی از جامعه هم فکران گذشته و یا فعلی این دستگاه های جاسوسی با یکی از عناصر امنیتی و یا مقامات حسب روابط شغلی، ورزشی و … ارتباط بگیرد.

لذا از آنجا که دشمن (جامعه افراد زرد) را بخشی از استعدادهای بالقوه خود در عرصه عملیات جاسوسی تصور می کند، بلافاصله این مخاطبان را به سطح قرمز ارتقاء داده و سعی می نماید: 1- از ظرفیت شبکه جاسوسی خود برای تسلط اطلاعاتی بر روی ( فرد مخاطب ) استفاده نماید (انتقال از سطح زرد به قرمز). 2- از عامل حقیقی و یا مجازی خود برای تسلط به سوژه مطلوب استفاده نماید (عملیات جاسوسی). لذا در این سطح ممکن است یک کارگر، آبدارچی، مامور نظافت و … حسب روابط عاطفی عامل اشرافیت دشمن بر روی عنصر اجرائی و یا امنیتی قرار گیرد و حتی دشمن در شرائط ویژه و به محض آن که احساس کند که عامل زرد خود توان اشرافیت ویژه ای بر روی هدف پیدا نموده است او را به سطح قرمز انتقال داده و حتی با عامل ارتباط رسمی جاسوسی برقرار نماید.

ج) دشمن این بخش را در واقع موضوعی در اهداف سازمان یافته و کلاسیک خود می بیند که اغلب در شرایط غیر بحران فایده ای چندانی برای دشمن و خطر چندانی برای نظام ندارند. اما در شرائط بحران وضعیت کاملا متفاوت است که برای عدم تبدیل وضعیت این جمعیت در شرائط عادی و بحران باید سناریوهای لازم طراحی شود.

د) این بخش در واقع جمعیت های عمومی حائز دسترسی اطلاعاتی اندک و یا اختیارات اجرایی عمومی هستند که معمولا در زمره اهداف دشمن در شرایط غیر حمله ( آفند اطلاعاتی ) قرار ندارند. این افراد معمولا قربانیان حملات اطلاعاتی دشمن بوده و در صورت قرار گرفتن در تور فریب اطلاعاتی دشمن حاشیه های فراوانی را برای تبلیغات بین المللی علیه نظام فراهم می آورند که از این جهت در سناریوهای امنیتی مهم هستند.

جمع بندی و نتیجه گیری:

1- همانگونه که مشخص است در فضای جدید نبرد اطلاعاتی و بویژه جاسوسی، دشمن از روش طیف شناسی استفاده نموده و بر روی یک جمعیت هدف فعالیت می کند که هر لحظه از لحاظ تعداد و سناریوی مواجهه متفاوتند، لذا شناسائی عناصر احتمالی در معرض جاسوسی در فضای نبرد اطلاعاتی امری بسیار دشوار است که بجای فعالیت بر روی عناصر باید طیف شناسی مد نظر دشمن و عناصر و لایه های آن را شناسائی و اقدامات لازم را در خصوص عناصر تبدیل وضعیت اجرا کرد.

2- باید دانست که بیشترین بهره بردار در سوژه های اشتباه از لحاظ انتخاب هدف، دستگیری و یا تعقیب اطلاعاتی – قضائی، تنها و تنها دشمن است. لذا باید توجه داشت که اندک اقدام اشتباه، ریختن آب به آسیاب جاسوسی دشمن در فضای نرم اطلاعاتی است. لذا باید پس از انجام فعالیت اول، بیشترین نقاط تمرکز را بر روی عناصر متغیر در بین دو طیف جمعیتی قرار داده و از هدف قرار گرفتن سوژه های تحمیلی دشمن بشدت اجتناب نمود.

0- باید بخاطر سپرد که یک سوژه قطعا نمی تواند هم هدف دستگاه های جاسوسی دشمن باشد و هم هدف دستگاه های امنیتی خودی، چرا که منافع دستگاه های اطلاعاتی خودی با دشمن در تضاد ساختاری است. لذا هرگاه حین فعالیت به سوژه ای غیر فریب مواجه شدیم که در عین سوژه بودن برای دستگاه های جاسوسی دشمن، هدف یک دستگاه اطلاعاتی خودی نیز قرار دارد، باید مطمئن باشیم که دست های آشکار و یا پنهان دشمن لاجرم در حذف یک نیروی مهم برای اسلام و انقلاب نقش دارد.


ارسال شده در توسط شهید گرجی

حکیمه خاتون، دختر امام جواد ع، بعد از وفات حضرت امام حسن عسکری ع می گوید: بعد از اینکه امام هادی ع به شهادت رسید و امام حسن عسکری ع در جای پدر بزرگوار خود قرار گرفت، من به زیارت او می رفتم، چنانچه به زیارت پدر آن حضرت می رفتم. روزی به نزد ایشان رفتم. پس نرجس خاتون به نزد من آمد که چکمه ام را از پایم در بیاورد.
گفتم: «ای خانم بزرگوارم! من باید چکمه ترا در بیاورم.»
گفت: «تو خانم بزرگوار من هستی! و من باید چکمه ترا در بیاورم.»

» تولد شگفت انگیز امام زمان (ع)

حکیمه خاتون، دختر امام جواد ع، بعد از وفات حضرت امام حسن عسکری ع می گوید: بعد از اینکه امام هادی ع به شهادت رسید و امام حسن عسکری ع در جای پدر بزرگوار خود قرار گرفت، من به زیارت او می رفتم، چنانچه به زیارت پدر آن حضرت می رفتم. روزی به نزد ایشان رفتم. پس نرجس خاتون به نزد من آمد که چکمه ام را از پایم در بیاورد.
گفتم: «ای خانم بزرگوارم! من باید چکمه ترا در بیاورم.»
گفت: «تو خانم بزرگوار من هستی! و من باید چکمه ترا در بیاورم.»

گفتم: «خیر! به خدا قسم که نمی گذارم چکمه مرا در بیاوری، بلکه من ترا بر دیدگان خود می گذارم و ترا خدمت می کنم.»
امام حسن عسکری ع سخنان ما را شنید و فرمود: «ای عمه! خداوند ترا جزای خیر بدهد.»
من تا غروب آفتاب در نزد آن حضرت نشستم. سپس کنیزی را صدا کردم و گفت: «لباس مرا بیاور تا مراجعت بکنم.»
امام حسن عسکری ع فرمود: «ای عمه! امشب را نزد ما بیتوته کن. زیرا این شب، شب نیمه شعبان است و بزودی در این شب مولودی که کریم است و حجت خداوند متعال بر خلق می باشد متولد می شود، او کسی است که خداوند بوسیله او زمین را بعد از مردنش، زنده می کند.
پس بدرستی که خداوند عزوجل زود است که ترا به ولی خود و حجت خود برخلق که جانشین من است مسرور نماید.
گفتم: ای آقای من! از چه کسی این فرزند متولد می شود؟
حضرت فرمود: از نرجس
پس من بخاطر این بشارت بسیار خوشحال شدم و نزد حضرت نرجس ع رفتم ولی در او اثر حملی را ندیدم، پس تعجب کردم و به امام حسن عسکری ع عرض کردم: من اثر حملی را در نرجس نمی بینم.
حضرت تبسمی کرد و فرمود: «ما اوصیاء از شکمها برداشته نمی شویم و مادرانمان، ما را در پهلوهای خود حمل می کنند، و ما از ارحام بیرون نمی آییم بلکه از طرف راست مادران خود بیرون می آییم زیرا ما نورهای خداوند هستیم که کثیفی به ما نمی رسد.»
عرض کردم:…

«ای سید من! در چه وقتی از این شب، آن مولود، متولد می شود؟»
حضرت فرمود: «در وقت طلوع فجر.»
چون من از نماز عشاء فارغ شدم، افطار کردم و به رختخواب رفتم و پیوسته مراقب نرجس بودم. چون نیمه شب شد، بر نماز خواندن برخاستم و چون نمازم تمام شد، دیدم نرجس خاتون خوابیده و هیچ مورد خاصی وجود ندارد.
سپس بیرون رفتم تا ببینم که فجر شده است یا نه، پس دیدم که فجر اولف طالع شده است و نرجس خاتون همچنان در خواب بود، پس شکهایی به خاطرم راه یافت. در همین هنگام امام حسن عسکری ع از آن جایی که نشسته بود، مرا صدا زد و فرمود: «ای عمه! عجله نکن که اینک امر ولادت نزدیک شده است.»
پس من نشستم و سوره های «الم سجده» و «یس» را خواندم و در خواندن بودم که نرجس خاتون، ترسان بیدار شد. من سریع خود را به او رسانیدم و او را به سینه خود چسبانیدم و گفتم: نام خدای بر تو باد! احساس چیزی می نمایی؟»
گفت: «بلی ای عمه!»
در این حال، دیدم نرجس خاتون، اضطراب دارد، پس او را در بغل گرفتم و نام الهی را بر او خواندم. امام حسن عسکری ع صدا زد که: «سوره قدر را بر او بخوان»
از او پرسیدم: «چه حالی داری؟»
نرجس خاتون گفت: ظاهر شد اثر آنچه مولایم فرمود.
پس مشغول خواندن سوره قدر شدم چنانچه امام حسن عسکری ع امر فرموده بود. پس آن طفل در شکم نرجس خاتون نیز با من همراهی می کرد و آنچه که من می خواندم را می خواند و بر من سلام کرد و من ترسیدم. امام حسن عسکری ع صدا زد و فرمود: که: «ای عمه! از قدرت الهی تعجب نکن که حق تعالی کوچکهای ما را به حکمت، گویا می گرداند و در بزرگی، ما را در روی زمین، حجت خود می گرداند.»
سخن حضرت تمام نشده بود که ناگهان حضرت نرجس ع از نظرم ناپدید شد و او را ندیدم. گویا پرده ای میان من و او زده شده بود. پس فریاد کنان بسوی حضرت امام حسن عسکری ع دویدم. آن حضرت فرمود: «برگرد ای عمه! که او را در جای خود خواهی یافت.»
پس من مراجعت نمودم و بعد از زمان کمی، پرده برداشته شد و نرجس خاتون را دیدم که بر وی نوری است که چشمم را خیره نمود و حضرت صاحب الامر ع را مشاهده کردم کهبه سجده افتاده و انگشتان سبابه خود را به طرف آسمان بلند کرده بود و می گفت: «اشهد ان لا اله الا الله و ان جدی محمد رسول الله و ان ابی امیرالمومنین» (یعنی: شهادت می دهم که نیست معبودی جز خداوند و بدرستی جد من محمد، فرستاده خداوند، و پدرم امیرالمومنین است.)
آنگاه یک یک امامان را شمرد تا اینکه به خود رسید، پس فرمود: « اللهم انجزلی ما وعدتنی و اتمم لی امری و ثبت وطاتی و املاء بی الارض قسطا وعدلا.» (یعنی: خدایا وفا کن به آنچه که به من وعده داده ای و امرم را تمام کن و قدمهایم را محکم گردان و بوسیله من زمین را پر از عدل و داد کن.)
در روایت دیگری آمده است که: چون حضرت مهدی ع، متولد شد به زانو در آمده و دو سبابه خود را بلند نمود. آنگاه عطسه کرد و فرمود: «الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله عبدا ذکر الله غیر مستنکف و لا مستکبر» (یعنی: سپاس مخصوص پروردگار جهانیان است و درود خدا بر محمد و آل او باد، بنده ای که بدون هیچ ننگ و استکباری خدا را یاد کرد.)
آنگاه فرمود: «ظالمان گمان کردند که حجت خداوند باطل خواهد شد، اگر در سخن گفتن به من اجازه می دادند هر آینه شک زایل می شد.»


ارسال شده در توسط شهید گرجی

در این جنگ جهانی نه از ارتش‌های کلاسیک خبری است نه از تسلیحات مرگبار. اینجا فقط رایانه است و کابل و ایده. چین، کره‌جنوبی، آمریکا، کشورهای جنوب شرق آسیا و بسیار کشورهای دیگر که از زیرساخت قوی ارتباطات رایانه‌ای بهره می‌برند به دلیل باز کردن در‌های کشور به روی شرکت‌ها و افراد خارجی برای کار و سرمایه‌گذاری در این زمینه‌ها دچار مشکلاتی نیز شده‌اند که از آن جمله سوءاستفاده از ارتباطات و زیرساخت‌های آن کشور برای حمله و تهدید امنیت سایبری دیگر کشورهاست. بتازگی و در یکی‌از شدیدترین موج حملات سایبری، صدها سایت در آمریکا و کره‌جنوبی مورد تهاجم گسترده واقع شدند که در نهایت موجب خارج از دسترس شدن تعداد زیادی از سایت‌های دولتی و مهم در این 2‌‌کشور شد. موج شایعات درباره احتمال حضور کره شمالی در پشت این حملات موضوع جنگ جهانی سوم سایبر را نیز تقویت کرد.


حاصل رصد خبری این رسانه‌ها یک نقطه مشترک داشت، این که تقریبا هیچ خبرگزاری‌ای ساکت نماند و همه سعی در پوشش خبری این رویداد داشتند.

روزنامه نیویورک‌تایمز در گزارشی از حملات هکرها به ده‌ها سایت دولتی و تجاری در آمریکا و کره جنوبی و احتمال دست داشتن دولت‌های خارجی در این زمینه خبر داد. در گزارش این روزنامه آمده است که آخرین حمله بر فعالیت یک سایت دولتی و 6 سایت تجاری در کره جنوبی تاثیر گذاشت، چندان جدی نبود و طی چند ساعت به غیر از 2 سایت، بقیه سایت‌ها به حالت عادی بازگشتند.

براساس این گزارش، مقامات آمریکا در روز چهارشنبه (9 جولای) مدعی شدند حملات هکرها علیه سایت‌های مهم این کشور که از چهارم این ماه آغاز شد پیچیده نبوده و دامنه کوچکی داشته‌اند. در‌عین‌حال آنها اذعان کردند نتوانسته‌اند منشا بروز این حملات را کشف کنند. به گفته این افراد، هکرها50 تا 65 هزار رایانه را برای حمله به برخی سایت‌ها مورد استفاده قرار داده و باعث توقف یا کند‌‌شدن فعالیت آنها شده‌اند.

آسوشیتدپرس نیز یک روز قبل از نیویورک تایمز اعلام کرد سایت‌های وزارت خزانه‌داری آمریکا، اداره خدمات‌ سری، ‌کمیسیون تجارت فدرال و وزارت حمل و نقل، هدف این حملات بوده‌اند.

یک سخنگوی دولت آمریکا نیز فردای آن روز گفت: همه سایت‌های فدرال به وضعیت عادی بازگشته‌اند و البته سایت کاخ سفید نیز مورد حمله قرار گرفته است.

وی افزود: اقدامات لازم برای پیشگیری از تکرار چنین حملاتی اتخاذ شده است. خدمات دولتی مطابق معمول جریان داشته و مردم به طور عادی می‌توانند به سایت‌های دولتی مراجعه کنند.

او در عین حال اذعان کرد افرادی که از مناطقی در آسیا می‌خواهند به سایت‌های دولتی آمریکا مراجعه کنند تحت تاثیر حملات هکرها قرار گرفته‌اند. از صحبت‌های این سخنگو چنین برمی‌آید که حملات چندان هم کم‌حجم نبوده‌اند.

سایه حملات بر بازار مالی

سایت‌های مالی و بخش‌های معاملاتی نیز از این حملات به دور نماندند و به عقیده کارشناسان، حملات هکرها از 5 روز پیش و با حمله به گروه کوچکی از سایت‌های دولتی آمریکا آغاز شد، اما پس از مدتی این فهرست گسترده‌تر شد و سایت‌هایی تجاری در آمریکا و بعد کره جنوبی نیز هدف حمله قرار گرفتند. سایت بازار سهام نیویورک نیز از قربانیان مهم حملات هکرها بود. سایت‌هایی مانند نزدک، بخش مالی یاهو و روزنامه واشنگتن پست نیز مورد حمله قرار گرفتند، اما از خسارات یا سرقت‌های احتمالی، آماری در دست نیست.

هنوز علت حمله همزمان به سایت‌های دولتی در آمریکا و کره جنوبی مشخص نیست، اما از روز سه‌شنبه تا جمعه این ماه 11 سایت مهم در کره جنوبی یا از فعالیت ایستاده یا فعالیت آنها کند شده است. دفتر ریاست جمهوری،‌وزارت دفاع، پارلمان، پین هان بانک و یک روزنامه ازجمله سایت‌های مورد حمله در کره جنوبی بوده‌اند.

چند ساعت پس از این حملات، برخی از این سایت‌ها فعالیت عادی خود را بازیافتند، اما دیگر سایت‌ها بعد از گذشت حدود 2‌‌روز همچنان غیرقابل دسترس بودند.

سیاست در برابر سیاست

سازمان اطلاعات کره جنوبی در بیانیه‌ای اعلام کرد این حملات، حمله‌ای ساده توسط یک نفر نیست. به نظر می‌رسد کاملا برنامه‌ریزی شده و توسط یک نهاد مشخص یا حتی یک دولت انجام شده باشد.
نماینده آمریکا در اتحادیه جهانی مخابرات: اینترنت حق نیست، بلکه سرویسی است که ما به دیگران می‌دهیم و هر وقت بخواهیم آن را قطع می‌کنیم

با وجود شروع همکاری مقامات کره‌ای و آمریکایی در این خصوص نتیجه دقیق آن طور که باید مشخص نشد و همه چیز در‌حد حدس و گمان است.

یک سخنگوی وزارت امنیت داخلی آمریکا گفت این وزارتخانه از وقوع این حملات آگاه بود و پیش‌تر به نهادهای دولتی در این زمینه اطلاع داده بود.

به عقیده سازمان اطلاعات کره جنوبی، این حملات به وسیله یک گروه یا دولت دشمن با 2 کشور انجام شده است. خبرگزاری کره‌ای یون هاپ، کره شمالی یا گروه‌های وابسته به این کشور را عامل این حملات معرفی کرد، اما یک سخنگوی سازمان اطلاعات کره جنوبی گفت نمی‌تواند این ادعا را تایید کند. برخی از تحلیلگران با اشاره به ضعف سخت‌افزاری کره شمالی، حملات هکری از سوی این کشور را رد می‌کنند.

در عین حال چنانچه ادعای آمریکایی‌ها در مورد ساده و غیرپیچیده‌بودن این حملات صحیح باشد می‌توان قبول کرد از سوی گروهی در کره شمالی انجام شده است، اما دنیای رایانه پیچیده‌تر از این حدس و گمان‌هاست. مدیر تحقیقات امنیت در شبکه‌های آربور آمریکا گفت: حمله‌کنندگان تنها 23 مگابیت اطلاعات در یک ثانیه تولید می‌کردند که این رقم برای تاثیرگذاری عمیق و گسترده در سایت‌های اینترنتی کافی نیست.

وی با لحنی تمسخرآمیز خطاب به هکرها گفت: من شک دارم که عامل حمله حتی فارغ‌التحصیل رشته رایانه باشد.

یک کارشناس آمریکایی دیگر گفت نرم‌افزار حمله‌کننده محتوی متنget/china/dns بود که به نظام اینترنتی چین اشاره دارد و به نظر می‌رسد اطلاعات تولید شده توسط برنامه حمله‌کننده بر پایه زبان کره‌ای قرار داشته است.

در عین حال مجله pcworld گزارش کرد، این حمله به صورت گسترده علیه دولت آمریکا رخ داد و کارشناسان امنیتی اعلام کردند در پی آن، سایت اینترنتی کمیسیون فدرال بازرگانی آمریکا (FTC) به مدت 2 روز از کار افتاد.

یکی از سخنگویان وزارت حمل و نقل آمریکا پس از این بحران گفت: این وزارتخانه طی هفته گذشته با مشکلات گسترده شبکه‌ای و اینترنتی مواجه شد. ما هم‌اکنون در حال همکاری با گروه فوریت‌های رایانه‌ای دولت آمریکا)US-CERT( هستیم تا بتوانیم هرچه سریع‌تر این مشکلات را برطرف کنیم. سخنگوی وزارت خزانه‌داری آمریکا نیز تایید کرد که سایت اینترنتی این سازمان، سه‌شنبه هفته گذشته مورد حملات گسترده قرار گرفت و از کار افتاد.

سخنگوی مرکزFTC از دادن توضیحات دقیق در مورد اثرات ناشی از این حمله گسترده به کمیسیون فدرال بازرگانی آمریکا خودداری کرده و سخنگوی مرکزUS-CERT به پرسش‌های خبرنگاران در این زمینه پاسخ نداد.

در این حمله برخی سایت‌های دولتی کره جنوبی به همراه سایت‌های سازمان اطلاعات امنیتی، وزارت امنیت داخلی، وزارت خارجه، کاخ سفید، وزارت دفاع، تالار بورس نیویورک، تالار بورس نزدک و روزنامه واشنگتن‌پست نیز مورد حمله قرار گرفتند.

جای ما کجاست؟

این اقدام مهاجمان به اندازه پوشش خبری آن تاثیر مخرب نداشت، اما زنگ خطری بود که در همه جهان به صدا در آمد و بازهم گوشزد کرد که فضای سایبر جای امنی نیست و باید به فکر مواقع بحرانی برای امور داخلی کشورها بود و شاید نسبت دادن این موضوعات به کره شمالی معنای دیگری هم داشته باشد. در ضمن صحبت نماینده آمریکا در اتحادیه جهانی مخابرات را نیز به یاد داشته باشید که گفت: «اینترنت حق نیست، بلکه سرویسی است که ما به دیگران می‌دهیم و هر وقت بخواهیم آن را قطع می‌کنیم.»


ارسال شده در توسط شهید گرجی
   1   2   3      >