چرا با وجود اعتقاد به قیامت گناه می کینم؟ - وبلاگ تحلیلی شهید گرجی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وبلاگ تحلیلی شهید گرجی

 

روزی که ظالم بر دست خود می کوبد(حسرت می خورد) و می گوید ای کاش! با پیامبر راهی بر می گزیدم. و ای بر من! ای کاش! فلان شخص را به دوستی انتخاب نمی کردم. او مرا از یاد خدا باز داشت بعد از آنکه بر من عرصه شد».

 

 

  برای پاسخ پرسش فوق ابتدا باید ریشه های اصلی ابتلاء انسان به گناه را بشناسیم تا در گام بعدی بتوانیم پاسخ پرسش را به خوبی درک کنیم.



1. محبت دنیا:براساس آیه شریفه »زُیِّنَ للناس حُبُّ الشهوات من النساء و البنین و القناطیر المقنطرة من الذهب و الفضة و الخیل المسومة و الانعام و الحرث، ذلک متاع الحیاة الدنیا» (14 آل عمران) که می فرماید: محبت امور مادی از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسب های ممتاز و چهارپایان و زراعت، در نظر مردم زیبا جلوه داده شده اند می توان فهمید که میل و علاقه به دنیا در درون همه انسان ها وجود دارد و هر انسانی براساس خلقت و غریزه خود، نوعی کشش و تمایل به امور دنیوی دارد. از طرف دیگر، در روایات می خوانیم که امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ می فرمایند: «حب الدّنیا رأس کل خطیئه»(1). محبت دنیا سرمایه همه گناهان و خطاهای انسان است. به سادگی می توان نتیجه گرفت که هر انسانی در درون خود،نیروهایی دارد که او را به سوی گناه می کشاند.



2. هوای نفس: آیة شریفه «ان النفس الأمّارَة بالسوء إلّا ما رحم ربی» (یوسف، 53) از زبان حضرت یوسف ـ علیه السلام ـ نقل می‌کند که نفس آدمی او را به بدی ها امر می کند مگرآنکه پروردگارم رحم کند. و لذا یکی دیگر از زمینه های گناه، هوای نفس و کشش های نفسانی است که در دورن همه انسان ها مشترک است.



3. خواسته بی حد و پایان: خداوند متعال در سورة قیامت آیه 5 می فرماید: «بل یرید الانسان لیفجر أمامه». انسان می خواهد که راه مقابل او باز باشد و هر چه می خواهد انجام دهد. که اشاره به مرزشکنی و محدودیت ناشناسی انسان دارد. و جالب است که این آیه در سوره قیامت درباره کسانی است که قیامت را می شناسند و به آن باور دارند.(2) و در عین حال باز هم در پی امیال و آمال خود هستند. آدمی هم دنیا خواه است و هم در این دنیاخواهی هیچ مرزی را به رسمیت نمی شناسد.



4. دوستان ناباب: روزی که ظالم بر دست خود می کوبد(حسرت می خورد) و می گوید ای کاش! با پیامبر راهی بر می گزیدم. و ای بر من! ای کاش! فلان شخص را به دوستی انتخاب نمی کردم. او مرا از یاد خدا باز داشت بعد از آنکه بر من عرصه شد».



5. تاثیر عوامل فرهنگی بیگانه: رسانه های تبلیغی دنیا از همة همت خود برای نشر افکار و روش خود سود می جویند، هزینه می کنند، خود را به آب و آتش می زنند. در این میان ایمان های ضعیف و افکار بی ثبات در معرض خطر جدی قرار دارند و زود اثر می پذیرند. این روش دشمنان انسانیت اگر چه تازه نیست. ولی در زمان ما شکلی علمی و حساب شده یافته است. از جمله با تحمیل بعضی کلاهای خود مثل مدها، بعضی از ابزار و وسایل زندگی، سبک معماری و... در صدد تحمیل و تلقین فرهنگ خود اند.



6. دیگر عوامل:عواملی که برشمرده شد، همه زمینه ساز هستند نه علت اصلی ارتکاب گناه، با مطالعه بیشتر در آیات و روایات، می توان زمینه های دیگری نیز یافت، از جمله وسوسه های شیطان و دوستان ناباب و ....، ولی آن چه علت اصلی است و اگر نباشد آدمی به دام گناه نمی افتد، غفلت از یاد خداست. و مجموعه عوامل فوق وقتی کارگرند که آدمی غافل از یاد حق باشد. این حقیقت را می توان از آیاتی چند از قرآن کریم استفاده کرد.


آیة 91 سوره مائده می فرماید: «شیطان می خواهد با شراب و قمار شما را از یاد خدا بازدارد.» یا در آیة 36 از سوره زخرف می فرماید: «و من یعش عن ذکر الرحمان نقیض له شیطاناً فهو له قرین». کسی که زندگی بدون یاد حق را پیشه کند، شیطانی را هم نشین او خواهیم ساخت. و روشن است که اگر شیطان هم نشین کسی باشد، به کدام وادی خواهد رفت. در سوره جمعه آیة 9 می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید، اموال و اولاد، شما را از یاد خدا باز ندارد. اگر کسی چنین گرفتار شود، از زیان کنندگان است».


در آیه 29 سوره نجم ازکسانی نام می برد که به یاد خدا پشت کرده اند و مراد آنها فقط حیات دنیوی است. در آیه 7 از سورة یونس،کسانی را که امیدی به لقاء پروردگار ندارند و راضی به حیات دنیوی شده و به آن اطمینان کرده اند با عنوان غافلون توصیف کرده است.


در آیات بی شمار دیگری به این حقیقت اشاره شده است و روشن است که هر جا که مفهوم ذکر به میان آمده نقطه مقابل آن غفلت است و اگر توصیه به ذکر کثیر شده در واقع از غفلت نهی شده است.


در روایات نیز غفلت را مضرترین دشمن نامیده اند و نیز در حدیث قدسی آمده است که هر کس از من غافل شود، دیگر مهم نیست که در کدام وادی هلاک شود. و امام صادق ـ علیه السلام ـ می فرمایند: «اگر شیطان دشمن ماست پس غفلت چرا؟(3)»


7. در بحث ایمان به معاد نیز که مهمترین رکن سعادت مندی انسان است همین بحث وجود دارد. یعنی درباره کسانی که جهان آخرت را پذیرفته اند عامل اصلی انحراف، غفلت از قیامت است در قرآن کریم از آن به نسیان معاد تعبیر شده است. «فالیوم ننساهم کما نسوا لقاء یومهم هذا» (51، اعراف) «لهم غذاب شدید بما نسوا یوم الحساب» (26 ص) «و قیل الیوم ننساکم کما نسیتم لقاء یومکم هذا» ( 34، جاثیه)(4)


این آیات و برخی آیات دیگر هم چون آیه 14 سوره سجده، بیانگر این نکته‌اند که آن چه مهم است نه فقط ایمان و باور به معاداست بلکه توجه داشتن و تذکر همیشگی نسبت به معاد است.



توصیه به یاد مرگ و قیامت روایات فراوانی به یاد مرگ و قیامت توصیه کرده اند، و آن را عامل اصلی بازدارندگی از گناه دانسته اند. امام صادق ـ علیه السلام ـ در روایتی یاد مرگ را باعث ریشه کنی غفلت و از بین بردن شهوات در دل انسان دانسته اند. امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ فرمودند: «کسی که ذکر موت کند به مقدار کمی از دنیا رضایت می دهد»، در چند روایت، ذکر مرگ و قیامت عامل زهد در دنیا معرفی شده است. هم چنین امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ فرمودند هر گاه نفس شما در مورد شهوات با شما نزاع کرد (شما را به سوی شهوات دعوت کرد) بسیار یاد مرگ کنید، که مرگ برای موعظه کافی است.(5)


آن چه مهم تر از ایمان است و ایمان هم بدون آن ناکافی است تذکر دائمی است هم نسبت به خدا و هم معاد.





پی نوشت ها:

1. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمة، بیروت، دارالحدیث، چاپ سوم، 1419 ق، ج 2، ص 896.
2. ر.ک: قرآن کریم، با ترجمه آیت الله ناصر مکارم شیرازی، که آیه را با همین نکته ترجمه کرده است.
3. ر.ک: میزان الحکمه، همان، ج 5، ص 2284.
4. ترجمه آیات به ترتیب عبارتند از: پس امروز آن ها را فراموش می کنیم چنان که ایشان نیز دیدار امروز را فراموش کردند ـ برای ایشان عذابی شدید است به خاطر فراموشی روز حساب ـ و گفته می شود امروز فراموش می شوید چنان که دیدار امروز را فراموش کردید.
5. درباره روایات ذکر موت ر.ک: میزان الحکمة، همان، ج 7، ص 2964 ـ 2966.


ارسال شده در توسط شهید گرجی